وقتی به من گفتند که در این ماه موضوع موضوع "موزه" است و من باید درباره خودم صحبت کنم ، فکر کردم و به طور جدی. بله ، من به عنوان یک طراح مرد به تصویر زن خاصی احتیاج دارم که عاشق کفش است و اطلاعات زیادی در مورد آن دارد. اما هر چه بیشتر فکر می کردم ، واضح تر می فهمیدم: مفهوم یک موسیقی واحد "مدرسه قدیمی" است ، مدتهاست کهنه شده است. بسیاری از زنان شگفت انگیز در اطراف من هستند که می توانم آنها را موز صدا کنم ، و همه آنها متفاوت هستند. و می دانید ، من این را با این واقعیت مرتبط می دانم که زندگی زنان طی ده سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. به عنوان مثال بیانکا جگر را در نظر بگیرید. او یک دختر مهمانی را شخصیت پردازی می کند و این تصویر سالها مانند قطار او را دنبال می کند که خلاص شدن از آن غیرممکن است. اما زن مدرن كاملاً متفاوت است ، باور كنید ، دیگر هیچ كسی 24/7 شب نمی گذرد. صبح او کودک را با کفش های کتانی و کوله پشتی به مدرسه می بیند ،سپس با قایق و کت و شلوار به جلسه می رود و فقط آخر هفته ها همان میهمانی ها راک اند رول و مهمانی ها با دوست پسرش آغاز می شود. زنان امروز متفاوت هستند و هرکدام همزمان در چندین نقش مختلف زندگی می کنند. و من کفش را نه فقط برای یکی از آنها ، بلکه برای همه به یک باره ایجاد می کنم: یک دختر 20 ساله می تواند کفش های من را بخرد ، یا شاید یک خانم 60 ساله - و این یک شانس واقعی است!

هنگامی که مارک Aquazzura را راه اندازی کردم ، فهمیدم که باید با زنان مختلفی همکاری کنم - من با اولیویا پالرمو ، Poppy Delevingne ، Claudia Schiffer همکاری کردم. آنها سبک منحصر به فرد خود را دارند و نظر خود را در مورد همه چیز دارند ، و به نظر می رسد که همیشه زیر ذره بین قرار دارند - آنها دائماً هر مرحله خود را مشاهده می کنند ، اما این مانع از برقراری ارتباط آسان و کاملاً آزاد در کارها نمی شود. این چیزی است که من در مورد آنها قدردانی می کنم.


احتمالاً باید درباره آنها بیشتر به شما بگوییم. اولین شخصی که کفشهای Aquazzura من را پوشید Giovanna Battaglia ، یکی از دوستان نزدیک من بود که فوق العاده سکسی و اوه اوه بسیار خنده دار است. من روش او را در ترکیب چیزهایی به ظاهر ناسازگار دوست دارم - این بسیار ایتالیایی است ، اما به روشی مدرن. به خاطر دوست صمیمی دوم ، اوگنیا نیارکوس ، برای اولین بار خطر ایجاد کفش های سکویی را پذیرفتم (او عملاً چیز دیگری نمی پوشد). Poppy Delevingne برای رفتن به Coachell و Burning Man به شدت به چکمه احتیاج داشت ، بنابراین من یک مدل با جیر قرمز با منگوله برای او تهیه کردم. یا داستان دیگری: وقتی من با اولیویا پالرمو بودم ، داشتیم کمد لباس او را برای تفریح مرتب می کردیم. و آنها یک گردنبند زنجیری طبقه بندی شده کاملاً زیبا و زیبا پیدا کردند که من آن را دور مچ پایش حلقه کردم. بنابراین ایده کفش های باز با براق ،دکور گردنبند مانند.


آیا می دانید چرا به قایق های ساخته شده با همکاری کلودیا شیفر لولو گفته می شود نه کلودیا؟ از این گذشته ، من معمولاً به احترام زنانی که به من الهام گرفته اند ، به کفش ها نام می گذارم. ما در یک بار در پاریس با هم نشسته بودیم ، و من فقط نمی توانستم چشمم را از کلودیا در برابر پرده های حاشیه ای مخملی سنگین بردارم. ما یک میلیون عکس در پس زمینه آنها گرفتیم و سپس هنگام کار روی مجموعه از آنها استفاده کردیم. و آن میله Loulou نامیده می شود - از این رو نام مدل است.
همچنین یک دوچرخه نیمه جنایی نیز وجود دارد. چه کاری می توانید به خاطر زنان انجام دهید! حتی نیمه شب وارد فروشگاه خودتان شوید! یکی از دوستانم در یک مهمانی از پاشنه پا شکسته بود و او به سرعت نیاز به تعویض کفش داشت. ما نمی توانیم به چیزی بهتر از این برویم که برای "شیفت" به نزدیکترین بوتیک Aquazzur برویم.

اما من می خواهم به طور جداگانه در مورد ناتی آباسکال که سال گذشته با او مجموعه ای ساخته ایم برای شما بگویم. او یک حیوان مهمانی واقعی است ، زنی که توسط قدرت حیوان خالص هدایت می شود. به محض این که غر می زنم و می گویم که نمی خواهم پاتوق بمانم ، بلکه می خواهم به خانه بروم و بخوابم ، بلافاصله جواب او را می شنوم: "تو در تابوتی خواهی خوابید!" پس از چنین اظهار نظری ، حتی رد کردنش ترسناک است و من هرگز پشیمان نشده ام. با ناتی ما اغلب با هم به سویل سفر می کنیم ، جایی که او از آنجا می آید. یادم می آید که تمام روز در موزه ها و مغازه ها سرگردان بودم و به فروشگاهی می رفتم که لباس های گاوباز را می فروخت. البته همه آنها سوغاتی بودند ، اما در گوشه آن موارد واقعی نیز وجود داشت ، آنهایی که در آن در جنگ گاو نر جنگیدند. در آن لحظه فهمیدم که به یکی از آنها احتیاج دارم. افسوس که آثار برای فروش نبودند. سپس ناتی شماره تلفن همان گاوباز را که صاحب کت و شلوار رویاهای من بود ، خواستمن به او زنگ زدم و او را راضی کردم که آن لباس را به من بفروشد. در آن در مهمانی اسپانیایی ما در پاریس بودم.
امیدوارم تصویر کاملی از چگونگی الهام بخشیدن از زنان مختلف داشته باشید. اما آنها هنوز هم چیزهای مشترکی دارند: حس شوخ طبعی ، خودجوش ، انرژی و مهربانی. سبک و سن مهم نیست ، مهمترین چیز خنده مسری و علاقه به رقص است ، مثل من.